سلام ای برادر خوبم، سلام ای بهتر از جانم
سلام ای آنکه جان داده ای بر جان بی جانم
سلام ای آشنا با غم ،سلام ای خالق شادی
سلام ای آنکه بر قلبم، تو نور عشق ،تابیدی
تمام روز با یادت ، میان دغدغه هایم،چه خوشحالم
میان قلب تنهایم،تو را دارم ،چه میخواهم از این حالم
عزیزم ! تو که میدانی و من، یادت چه شیرین است
تمام عکسهایت ،مثل گل ،خوشنقش و رنگین است
هر آنکس را که دیدم، از تو با نیکی سخن میگفت
ز صبر و مهربانی و وفا،ازلطف و ایثارت، سخن میگفت
میان این همه تشویشها برادر!،آرزویت را طلب کردم
میان زمهریر بی تو بودن،من حضور ت را ، طلب کردم
در این عصری که مسموم است ،عطر یاد تو خوب است
به یاد حرمت چشمان تو ، با ما، خدا خوب است
همین که مثل بارانی و جاری میشوی ، باران به خود بالید
همین که مثل خورشیدی و میتابی ، خورشید هم رقصید
همین که نور افشاندی به"تاریکی من" ، تو ماه من هستی
تمام حرفهایم از سر دلتنگی و حسرت و از عشق است
اگر گاهی بد و خوب است ،برادر! لیک از عشق است
برایت دستهایم را پر از بوسه، پر از باران ،پر از هر خوب
برایت جاده میسازم ز رویاها ، ز هر چه خوب
برایم باش آنکس، کز دعایش من چه آرامم
برایم برادری کن عزیزم، با تو چه آرامم
خدا را صد دعا کردم ،که بهتر از همه گر هست
همان را بر تو ارزانی کند ،گرچه که آن کم هست
پی نوشت:دو بیتی احساسم راهمراه باشادمانه ترین
ترانه فصل های زندگی ام،نثاردل بهاری ات می کنم
ای بهترین شعرزندگی من... برادرم تولدت مبارک